ما در اینجاهستیم چون نهایتا راه گریزی از « خود » وجود ندارد.

در اینجا هستیم تا در چشمها و قلبهای دیگران با « خود » رو برو شویم ، و آنها در تحمل اسرار دردناکی که ما را می آزارند ، باما همراه شوند .

میدانیم که اگر از آشکار شدن « خود» بترسیم نخواهیم توانست که « خود» یا دیگران را بشناسیم ، و تنها خواهیم ماند .

چنین آئینه ای را جز در میان همانندهای« خود» کجا میتوانیم یافت ؟

نهایتا در همین جا است که ما با هم خواهیم توانست « خود » را به روشنی در یابیم ، نه آنچنان بزرگ که در رویاهایمان آرزو میکنیم ، و نه آنچنان حقیر که در نگرانیهایمان اندیشیده ایم ، بلکه به عنوان یک فرد، بصورت جزئی از یک کل ، با شعور و با هدف ، در این بستر ریشه خواهیم دواند و رشد خواهیم کرد .

اما دیگر تنها هرگز ، مثل مرده ها نه ، زنده و پویا ، برای خود و دیگران

امین